سلام آخرم را به عشق اول و آخرم تقدیم میکنم...
سلام ای عشق پاک و رویایی من...
تا زمانی که عاشقت هستم پاک و مصون باقی خواهم ماند...
وای به روزی که عشقت در وجودم کمرنگ شود...
آن روز سلام آخرم را تقدیمت میکنم و جانم را فدایت میکنم تا شاید بتوانم گوشه ای از مهر و محبتم را نشانت دهم...
از جانم عزیز تر ندارم تا در راهت ببخشم...اما این نکته همیشه برایم آرزویی بزرگ بوده...
از من جز خطا ندیدی و از تو جز بخشایش و پرده پوشانی ندیدم...
وای به روزی که تمام پرده ها کنار بروند...
آن وقت است که زبان ها و چشم ها و قضاوت خواهند کرد...
تمام وجودم از آن توست...
اگر دوست داشتی بیا واین وجود بی ارزش را که فقط به لطف نگاهت ارزشمند شده است....را به فنای مطلق بکشان...
ذره تا زمانی که خورشید را ندیده احساس ارزش میکند....اما در برابر خورشید هیچ است...
تمام ذرات عالم به فدای یک لبخند رضایتت...ای معشوق خوبروی من....